دوستت دارم
حکایت باران بی امان است اینگونه که من دوستت دارمشوریده وار و پریشان باریدن بر خزه ها و خیزاب هابه بی راهه و راهها تاختنبی تاب .. بی قراردریایی جستنو به سنگچین باغ بسته دری ، سر نهادنو تو را به یاد آوردنحکایت باران بی قرار است این گونه که من دوستت دارم
[ سه شنبه 91/11/17 ] [ 11:16 صبح ] [ آوا و مجتبی ]
نظر