خانه دوست...
من دلـم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست هایـم بنشینند آرام
گل بگو
گل بشنو
هر کسی می خواهد ، وارد خانه پر عشق و صفایـم گردد
یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
شرط وارد گشتن ، شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بیرنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبـم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم : ای یار
خانه ما اینجاست...
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانهً دوست کجاست ؟؟!!!!
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست هایـم بنشینند آرام
گل بگو
گل بشنو
هر کسی می خواهد ، وارد خانه پر عشق و صفایـم گردد
یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
شرط وارد گشتن ، شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بیرنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبـم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم : ای یار
خانه ما اینجاست...
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانهً دوست کجاست ؟؟!!!!
[ سه شنبه 88/9/10 ] [ 10:11 صبح ] [ آوا و مجتبی ]
نظر