ذهن چیست؟
ذهن، آیینه شفافى است
که صورت اشیاى گوناگون در آن جلوهگر است. همه اطلاعات، باورها، پنداشتها
و ... انسان در این جعبه ناپیداى متشکل از سلولهاى خاکسترى مغز جاى دارد.
عملیات بسیار پیچیده و شگفتانگیزى که با سریعترین و پیشرفتهترین
رایانههاى جهان قابل مقایسه نیست پیوسته در حال انجام است تا بیاموزى، به
یاد آورى، بیافرینى و بالاخره بیندیشى. تحرک و پویایى اندیشه، زمینه رشد و
تعالى تو را فراهم سازد و هر روز با خلاقیت و نوآورى، راههاى بکر و تازه
براى بهبود زندگى خود و جامعهات ارائه دهى. حالا بگو آیا مىتوانى سه
دقیقه بر یک موضوع تمرکز داشته باشى؟
فکر من و تو همچون پرندهاى
سبکبال با نهایت سرعت، زمین و زمان را طى مىکند. از این شاخه به آن شاخه
مىپرد، شناخته را به یاد مىآورد و ناشناخته را تصور مىکند. از
سادهترین خاطرات کودکى تا دورترین نقطه جهان را درمىنوردد. کنترل این
پرنده تیزبال نیاز به قدرت و مهارت داشته، نقش اساسى و تعیینکننده در
زندگى و آینده دارد. اگر نتوانى آن را مهار کنى، هر لحظه سرگردان و بىهدف
به سویى پر مىکشد. چه روزها و گاه ماهها که تو با ذهنى آشفته و پریشان و
بىهدف از روى عادت، عمر مىگذرانى، دچار روزمرگى شدهاى، گذشت زمان تو را
همچون برگى بدون هدف روى آب به هر طرف مىکشاند، گاه در غم و افسوس خاطرات
تلخ گذشته و گاه در بیم و ترس از آینده سرگردان ماندهاى. شک و تردید،
اضطراب و دلهره آزارت مىدهد. اگر چنین است تلاش آغاز کن. تو باید به
بازسازى ذهن خود بپردازى تا بتوانى تصویرى شاد و روشن از زندگى داشته باشى.
براى
ساختن هر بناى جدید ابتدا نیاز به پاکسازى و از بین بردن موانع دارى. همین
امشب یا حداقل در اولین فرصت سرى به جعبه نامرئى ذهن خود بزن، شاید نیاز
به خانهتکانى دارد. با بازخوانى افکار و اندیشههاى خود چه چیز را بیشتر
به یاد مىآورى؟ خاطرات تلخ گذشته، نامهربانىها، کینهها، عقدهها یا
نداشتههایى که در آرزویش بودهاى؟ خوب نتیجه ...؟ هیچ ... فرسوده شدن
اعصاب و روان، غم و غصه خوردن. پس رها کن. امروز روز دیگرى از روزهاى
خداست. گذشته را رها کن. تنها کسب تجربه و عدم تکرار اشتباهات دیروز
مىتواند امروز براى تو راهگشا و مفید باشد. اما مرور کردن و اهمیت دادن
به اختلافات، کینهها، بدگمانى و کمبودها براى تو هیچ ثمرى ندارد. براى
آرامش زندگى خودت هم که شده باید ببخشى و درگذرى و رها کنى. اگر شجاعت
بخشش ندارى، حداقل این خار و خاشاکها را در جایى پنهان کن تا کم کم به
فراموشى سپرده شود. باید با دقت و جدیت، به مهار و کنترل افکار و
اندیشههاى خود بپردازى و هر فکر و خیالى را که سوهان روح توست، از ذهن
پاک کنى؛ اگر چه پاکسازى مدتها به طول انجامد.
آیینه ذهن من و تو
همچون گیرندهاى بسیار قوى است که پیوسته با ابزارهاى حسى مشغول
تصویربردارى مىباشد. زندگى انسان آمیختهاى از زشتى و زیبایى، غم و شادى
است و زندگى بدون مشکل معنا ندارد. مهم، نگرش و برخورد تو با مشکل است.
حالا که بعد از مدتها تلاش، ذهن خود را پاک کردى، گیرنده این دستگاه را
به طرف زیبایىها، نعمتهاى خدادادى و جنبههاى مثبت افراد تنظیم کن تا
تصاویرى شفاف و روشن داشته باشى. توجه به نعمتها تو را به یاد
«نعمتدهنده» مىاندازد و یاد او آرامبخش دلهاست. روحیه سپاس و تشکر از
او، نعمتى است. حالا بگو: اگر تمام ذهن و دل و وجود خود را متوجه نور مطلق
هستىبخش و معبود خود کنى، از بازتاب نور این خورشید بیکران در آیینه شفاف
وجود خود چه مىبینى؟
اکنون با جذب و دریافت و ارتباط پیوسته رحمت
الهى، درخششى دیگر در این آیینه جلوهگر است؛ در ذهن تو چشمهاى پاک به
نام عشق و امید در حال جوشش است. با وجودى لبریز از نور و امید و شادى و
به پاس شکرگزارى از معبود و پرستنده خود، عشق و محبت را همچون آبى گوارا
نثار کن، دلهاى همه را غرق در شادى و امید ساز، نیز هر لحظه با هدایت
افکار خود به سوى محبوب و معبودت با دلى شاد و مطمئن، آیندهاى تابناک و
روشن براى خود بساز.
(برداشت از آیه 62 سوره مبارکه یونس) «اَلا اِنَّ اَوْلیاءَ اللَّه لا خَوْفٌ عَلَیْهم وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛
بدانید که دوستان خدا نه ترسى (از آینده) و نه غمى (از گذشته) دارند.»