سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آوای امید و زندگی

طراح قالب: آوازک

گله

گله می کرد ز مجنون لیلی... که شده رابطه مان ایمیلی
حیف از آن رابطه انسانی... که چنین شد که خودت می دانی
عشق وقتی بشود دات کامی... حاصلش نیست به جز ناکامی
نازنین خورده مگر گرگ تو را... برده یا دات نت و دات ارگ تو را!
بهرت ایمیل زدم پیشترک... جای سابجکت نوشتم :به درک!
به درک گر دل من غمگین است... به درک گر غم من سنگین است
به درک رابطه گر خورد ترک... قطع آن هم به جهنم به درک
آن قدر دلخور از این ایمیلم... که به این رابطه هم بی میلم
مرگ لیلی،نت و مت را ول کن... همه را جای اوکی،کنسل کن 
off  کن کامپیوتر را جانم... یار من باش و ببین من on
ام
اگرت حرفی و پیغامی هست... روی کاغذ بنویس با دستت
نامــــــــه یک حالت دیگر دارد... خط تو لطف مکرر دارد
خسته از فونت و فرمت شده ام... دلخور از گردالی 
add
شده ام
کرد ریپلای به لیلی،مجنون... که دلم هست از این سابجکت خون
باشه فردا تلفن خواهم کرد... هر چه گفتی که بکن،خواهم کرد
زودتر پیش تو خواهم آمد... هی مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتی تو عزیزم لیلی... دیگر از من نرسد ایمیلی
نامه ای پست نمودم بهرت... به امیدی که سر آید قهرت 



[ چهارشنبه 89/8/19 ] [ 6:0 عصر ] [ آوا و مجتبی ] نظر